- پهن و دراز(پَ نُ دِ)
عریض و طویل. باعرض و طول. دارای پهنا و درازا:
یکی خانه دیدند پهن و دراز
برآورده بالای او شست باز.
فردوسی.
ابلنداح، پهن و دراز شدن. فراخ شدن جای. (منتهی الارب)
یکی خانه دیدند پهن و دراز
برآورده بالای او شست باز.
فردوسی.
ابلنداح، پهن و دراز شدن. فراخ شدن جای. (منتهی الارب)
